خانه / نوشته های تازه / ملاصدرا و مولوی

ملاصدرا و مولوی

ملاصدرا در چند جا از آثار خود از مولوی و آراء او سحن گفته است. موارد زیر از آن دست هستند:
اول – وی در جلد دوم اسفار، در در فصل 29 مباحث علت و معلول، از اطلاق لفظ “وجود” به خداوند سخن گفته است. وی در بخشی از این فصل می نویسد: «از کسانی که لفظ وجود را به کار برده اند، و از آن واجب الوجود را اراده کرده اند، عطار در اشعار فارسی خود… فردوسی در دیباچه کتاب [شاهنامه]… و عارف قیومی مولانا جلال الدین رومی در مثنویش می باشند.» آنگاه این بیت از مثنوی را به این صورت نقل می کند:
ما عدمهائيم‏  هستيها نما
تو وجود مطلقى هستى ما[1]

دوم – ملاصدرا در فصل دوازدهم از موقف چهارم سفر سوم اسفار، از “قضاء الهی” سخن می گوید. در آنجا می نویسد: «اگر همه چیز به اراده خداوند و قضاء اوست، رضا و خشنودی به قضاء عقلا و شرعا واجب خواهد بود.» سپس درباره “کفر” و “فسق” سخن می گوید، و روایتی با این مضمون نقل می کند که رضا بر کفر، کفر است. و در قرآن نیز آمده است: «وَ لا يَرْضى‏ لِعِبادِهِ الْكُفْرَ» (زمر: 7) [در اینجا تناقضی پیش می آید.] از یکسو می گوییم همه چیز به قضاء الهی است، بنابرین باید راضی به قضاء بود. از سوی دیگر می گوییم رضا به “کفر” و “فسق” که جزوی از آن همه چیز هستند، درست نیست، و خودِ این رضا کفر است.[2] ملاصدرا بعد از نقل این مطلب می گوید: شیخ غزالی و دیگران، مانند امام رازی از این اشکال چنین جواب داده اند: کفر مَقضیّ است، قضاء نیست، زیرا متعلق قضاء است. بنابرین، خودِ قضاء نمی باشد، و ما به قضاء راضی هستیم، نه به مَقضیّ. وی بعد از نقل نظر غزالی و فخر رازی می نویسد: گروهی از صوفیه مانند صاحب عوارف و مولی رومی این نظر را صحیح دانسته اند. [3]

سوم – ملاصدرا در جلد سوم تفسیر خویش از “علماء سوء” سخن  می گوید. سپس می نویسد: «در مثنوی مولی رومی ابیات نیکویی در بیان حال ایشان و کشف عیب ایشان وجود دارد.» سپس چنین ادامه می دهد: «این اخبار و آثار دلالت دارد بر اینکه حال و عاقبت عالمی که از ابناء دنیاست، پست تر و بدتر از جاهل سلیم القلب است. مآل و مرجع این عالمان، قبیح و بد و عذابشان شدید تر است.»[4]

پی نوشت ها:
[1] – الحكمه المتعاليه / ‏2، 334
[2] – همان / ‏6، 380
[3] – همان / ‏6، 380
[4] – تفسير القرآن الكريم / ‏3،  225

مسعود تلخابی

همچنین ببینید

به بهانه نقد «کبوتر طوق‌دار»‌ ۲

از آرمان تا واقعیت خانم باربارا تاکمن، مورخ و متفکر آمریکایی، می‌گوید:حاکمان در عرصه حکومت، …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *