نوشته های تازه

یاد و فراموشی   

اسطوره شناسان بزرگی مانند الیاده و کاسیرر به اسطوره آفرینش و اسطوره انتظار و اسطوره یاد و فراموشی بسیار توجه کرده اند. کاسیرر بیش از الیاده به نقد اسطوره ها و نقش مخرب آنها توجه کرده است. اسطوره ی یاد و فراموشی در فلسفه و مذهب و هنر جایگاه ویژه …

ادامه نوشته »

چرا شفیعی نقد نمی شود؟

ارسطو می گفت افلاطون را دوست دارم اما حقیقت را بیشتر. همو بود که دیدگاههای فکری و فلسفی استادش افلاطون را  به نقد و چالش کشید. چنین قولی از ارسطو بیانگر فرهنگی است که پویایی غرب را ضمانت کرد.  گو این که غرب گوهر نقد را در ساختار خود درونی …

ادامه نوشته »

تاریخ اجتماعی مردن

کتاب «تاریخ اجتماعی مردن» اثر آلن کلهیر با ترجمه خوب قاسم دلیری (انتشارات ققنوس) را شاید خوانده باشید! ارزش این کتاب معطوف است به  نوع نگاه تاریخی نویسنده. نویسنده چگونه مردن را در چهار دوره تاریخی بررسی می کند: الف – دوره سنگ یا دوره ی جست و جوگری و …

ادامه نوشته »

ظاهر آن، حکم است؛ و باطنش علم.

در ضمن روایتی[1] از پیامبر (ص) درباره قرآن، آمده است: «وَ لَهُ ظَهْرٌ وَ بَطْنٌ، فَظَاهِرُهُ حُكْمٌ‏ ، وَ بَاطِنُهُ عِلْمٌ» (وَ لَهُ ظَهْرٌ وَ بَطْنٌ) و برای قرآن ظهر و بطنی است. –نظیرِ این حدیث از طریق عامه از پیامبر (ص) روایت شده است که فرمود: «ما نزل من …

ادامه نوشته »

ما و نقد پسااستعماری (در هوای موج و مرجان)

یکی از نحله های تقریبا مغفول و مقفّل نقد در کارهای منتقدان ما “نقد پسااستعماری” است. این رویکرد انتقادی با توسل به دیدگاه های فوکو و گرامشی و. . . به مطالعه و ساخت گشایی از رابطه استعمارگر و استعمارشده می پردازد. مطابق این نظریه اگر روزگار استعمار مستقیم و …

ادامه نوشته »

شوپنهاور (۲)

[1 – متافیزیک] شوپنهاور فیلسوفی است که هنوز به متافیزیک باور دارد. اما متافیزیک او بی خانمان است چنان که خود او در کودکی بی خانمان بود و غم غربت[1] داشت.[2] در متافیزیک شوپنهاور، رنج و ادبار و مرگ و ملال نقش اصلی را ایفا می کنند. برای رهایی از …

ادامه نوشته »