خانه / فلسفه ملاصدرا / اسفار اربعه
اسفار اربعه

اسفار اربعه

کتاب «اسفار» یا «اسفار اربعه» یا به صورت کامل «الحكمة المتعالية فى الاسفار العقلية الاربعة» از مهم ترین تألیفات ملاصدرا (م 1050) است.

گویا این کتاب با عنوان «الحكمة المتعالية في المسائل الربوبية» در هند چاپ شده است. فاندیک در ذیل نام محمد بن ابراهیم شیرازی (ملا صدرا) می نویسد: «له كتاب “الحكمة المتعالية في المسائل الربوبية” طبع على الحجر في الهند. و هو في العقليات و الحكمة قَسَّمَهُ الى اربعة اسفار.» [برای اوست کتاب «الحكمة المتعالية في المسائل الربوبية». این کتاب در هند چاپ سنگی شده است. در عقلیات و حکمت است. ملا صدرا این کتاب را به چهار سفر تقسیم می کند.]

این کتاب شامل یک مقدمه و چهار فصل اصلی است. از فصل های اصلی این کتاب تعبیر به «سَفَر» می شود: سفر اول: در امور عامه / سفر دوم: طبیعیات / سفر سوم: الهیات / سفر چهارم: علم النفس.

مقدمه اسفار با حمد خداوند آغاز می شود. آنگاه درباره این موضوعات سخن می گوید: سعادت چیست؟ / کمال مختص هر موجود / کمال خاص انسان / تشعب علوم / ضرورت پرداختن به اهم علوم: ملا صدرا می نویسد: «فَالوَاجِبُ عَلَى العَاقِلِ أن يَتَوَجَّهَ بِشَراشِرِهِ إلى الاشتغالِ بالأهمِّ، و الحَزْم لَهُ أن يُكِبَّ طُولَ عمره عَلَى مَا الاختصاصُ لِتَكْميلِ ذاتِهِ فِيهِ أتمُّ.» [بر عاقل ضروری است که با تمام وجودش به مهمترین دانش اشتغال ورزد، و خود را بر آن استوار دارد، تا در تمام عمرش به چیزی که تکمیل ذات انسانی در آن تمام تر است، بپردازد.] / دو قوه نظری و عملی / تعریف علوم عقلی محض / ضرورت پرداختن به عبادات شرعی / شرح حال خود در پرداختن به فلسفه الهی / و … / تا اینکه در نهایت از اسفار چهارگانه عرفا سخن به میان می آورد، و می گوید: «و اعلم‏ أن للسلاك من العرفاء و الأولياء أسفارا أربعة.» [و بدان که برای سالکان از عرفا و اولیاء چهار سفر است.]  سفرهای چهارگانه عرفا بدین ترتیب اند: أحدها السفر من الخلق إلى الحق./ و ثانيها السفر بالحق في الحق. / و السفر الثالث يقابل الأول لأنه من الحق إلى الخلق بالحق. / و الرابع يقابل الثاني من وجه لأنه بالحق في الخلق. ملا صدرا سپس می نویسد: «فرتبت كتابي هذا طبق حركاتهم في الأنوار و الآثار على أربعه أسفار و سميته بالحكمة المتعالية في الأسفار العقلية» (صدرالدین شیرازی 1981, 1 ، 13) [پس این کتابم را مطابق حرکات عرفا در انوار و آثار در چهار سفر مرتب کردم، و آن را «الحکمة المتعالیة فی الأسفار العقلیة» نامیدم.]

سفر اول اسفار درباره «امور عامه» است. خود او درباره این مباحث می نویسد: «المعارف التي يحتاج إليها الإنسان في جميع العلوم.» (صدرالدین شیرازی 1981, 1 ، 19) این سفر در یک مقدمه و ده مرحله تنظیم شده است. ملاصدرا در آغاز این سفر می گوید: «فيه مقدمة و ستة مراحل.» (در آن مقدمه ای است، و نه مرحله.) اما عملا به ده مرحله می رسد. او از بخش های اصلی این سفر به مرحله تعبیر می کند. «مرحله» به معنی «منزل» و «فرود آمدن گاه بین راه» می باشد.

فهرست این بخش ها چنین است: مقدمه در تعریف فلسفه / درباره وجود و اقسام نخستین آن؛ این مرحله شامل سه منهج است: (1) درباره احوال خود وجود –  (2) وجوب و امکان و امتناع – (3) وجود ذهنی / تتمه احکام وجود / جعل/ ماهیت و لولحق آن / وحدت و کثرت / علیت / قوه و فعل / حرکت / قدم و حدوث / عقل و معقول.

سفر دوم در “علم طبیعی” است. ملا صدرا علم طبیعی را با بحث جواهر و اعراض شروع می کند. او مبحث اعراض را بر جواهر مقدم می دارد. نخست از تعداد مقولات سخن به میان می آورد. سپس به ترتیب مقولات زیر را مورد بررسی قرار می دهد: کمّ / کیف / مقولات عرضی دیگر: اضافه، أین، متی، وضع، جده، فعل و انفعال. آنگاه از جواهر بدین ترتیب سخن می گوید: جسم طبیعی / هیولی / تصاحب هیولی و صورت / طبایع خاصه / تجدد دائمی جسم طبیعی / طبیعت.

سفر سوم در “علم الهی” است. ملا صدرا در این بخش طی ده موقف بدین ترتیب سخن می گوید: موقف اول: اثبات وجود خداوند و وحدت او / موقف دوم: بحث درباره صفات خداوند / موقف سوم: علم خداوند / موقف چهارم: قدرت خداوند / موقف پنجم: حیات / موقف ششم: سمع و بصر / موقف هفتم: تکلم / موقف هشتم: عنایت الهی و رحمت واسعه / موقف نهم: فیض و ابداع و فعل خداوند / موقف دهم: دوام جود مبدء اول.

سفر چهارم در “علم النفس” است. این بخش به یازده باب تقسیم شده است. موضوعات ابواب یازده گانه به این ترتیب است: 1 – تعریف نفس / 2 – مراتب نفس (نباتی / حیوانی / انسانی) – ماهیت نفس حیوانی / 3 – قوای نباتی [غاذیه / نامیة / مولدة] / 4 – قوای حیوانی [محرکه / مدرکه : حواس ظاهری – حواس باطنی] 5 – قوای باطنی نفس / 6 – تجرد نفس ناطقه انسانی / 7 – تعلق نفس به بدن / 8 – تناسخ و ابطال آن / 9 – ملکات نفس انسانی (خواص انسان / و …) / ملا صدرا در بخشی از این باب به خواص [= مختصات] انسان می پردازد، و تعدادی از آنها را مورد بررسی قرار می دهد: نطق – استنباط صنایع عملی غریب – عواطف – پیدایش مفاهیم حسن و قبح در ذهن او و … – خجالت – خوف و رجاء – تدبیر – ذکر و استرجاع و تدبر – تصور معانی کلی – تفکر – اتصال به عالم الهی / 10 – معاد روحانی / 11 – معاد جسمانی.

 

مسعود تلخابی

همچنین ببینید

فراخی حق و تنگنایی ذهن (از منظر ملاصدرای شیرازی)

در اینجا، آنچه را که هست، می گوییم: “حق و واقع”، یا “حقیقت و واقعیت”. …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *