خانه / دسته‌بندی نشده / تقریری از قانون علیت

تقریری از قانون علیت

جهان، مملوّ از پدیدار های گوناگون است. این پدیدار ها، ماهیت هایِ موجودی هستند، که جهان ما را شکل داده اند. به این معنی که می توانیم درباره هریک از آنها جمله ای بسازیم و بگوییم: «این موجود است.» مانندِ «خورشید، موجود است.» «نور، موجود است.»، «فوتون، موجود است.»، «فوتون، هم زمان، هم در اینجا و هم در آنجا موجود است.» «فوتون قبل از خود، موجود است.» و … موضوع این قضیه ها، همه ماهیت اند: خورشد”، “نور”، “فوتون”، “فوتون، هم زمان، هم در اینجا و هم در آنجا”، “فوتون قبل از خود”.
ذهن ما می تواند، این ماهیت ها را جدا از وجودشان تصور کند. ماهیت ها، جدا از وجودشان و  به خودی خود، مُمکن اند. امکان، مُلازمِ ماهیت است. به این معنی که نسبت آنها به وجود و عدم یکسان است. برای مثال به دو گزاره زیر توجه کنید:
“دریاچه باستانی”[1] در مریخ وجود دارد.
“دریاچه باستانی” در مریخ وجود ندارد.
منظور از “دریاچه باستانی”، دریاچه هایی است که ممکن است پیش از این در مریخ وجود داشته باشند. “دریاچه های باستانی در مریخ”، یک مفهوم ذهنی است. ممکن است در ذهنِ خیلی ها، نسبت آن با وجود و عدم یکسان باشد، و دو گزاره مذکور در فوق در ذهن ایشان هم تراز و هم سطح باشند. چگونه می شود که یکی از این دو گزاره بر دیگری رجحان می یابد؟
در رجحان یکی از دو طرف، به چیز دیگری نیازمند است.
البته در این قول که در رجحان عدمش به شیئ دیگری نیازمند است، نوعی مجازگویی است. فقدانِ آنچه وجودش، ماهیت را اقتضاء می کند، خود موجبِ رجحان طرف عدم خواهد بود.
بنابرین، نیاز و حاجت به دیگری، فقط و تنها در “وجود و بودن” است. از این رو وجودِ ماهیت، بر شیئِ دیگری تکیه دارد، و به آن قائم است. مرتبط با آنست. یعنی ماهیت برای اینکه موجود گردد، محتاج به شیئ دیگری است. نیازمند به چیزی است که به آن تکیه کند، و به او، موجود و قائم گردد. این تکیه و اعتماد، ناگزیر بر وجودِ دیگر است.
برای معدوم از آن جهت که معدوم است شیئیتی نیست. ماهیت موجود، نمی تواند به معدوم تکیه کند، و به او قائم گردد. از این رو، این موجودی که -وجود معلول- مُتَوقِّف و مُتّکی برآنست، همان چیزی است که آن را “علت” می نامیم، و ماهیتی که در وجود و موجودیتش مُتوقف و مُتکی بر آنست، “معلول“ِ آن نامیده می شود.[2]

پی نوشت ها:
[1] – ancient lake
[2] – رک به: بداية الحكمة / 84

مسعود تلخابی

همچنین ببینید

به بهانه نقد «کبوتر طوق‌دار»‌ ۲

از آرمان تا واقعیت خانم باربارا تاکمن، مورخ و متفکر آمریکایی، می‌گوید:حاکمان در عرصه حکومت، …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *