حمد (12)؛ گزیده ای از مباحث جلسه 4 شرح اسفار ملاصدرا – 1394/08/16 مدرس: مسعود تلخابی عالم را ناگزیر مبدئی است. این مبدء می بایست بسیط و غیر قابل تجزی و تکثر و تعدد باشد، زیرا اگر مرکب باشد، متجزی به اجزایی خواهد بود. این اجزاء پیش از آن وجود …
ادامه نوشته »به بهانه «مست عشق» (۲)
«مست عشق» داستان خطی و سرراستی ندارد و با فلشبکهای شرحهشرحه، به جای آغاز، از پایان حکایت میشود و…
به بهانه «مست عشق» (1)
پل ریکور میگفت: «بعضی از ملتها دچار تورم خاطرهاند» (به نقل از دکتر بشردوست،سودای حقیقت) و اگر ما…
مشاوره فلسفی
کسی که راه خرد را در پیش نگیرد، سالم و صالح و بسامان نمی شود، و کسی که راه علم را نپوید، به مرتبه عق…
“می باشد” یا “است”؟!
در هر زبانی، کلماتی وجود دارد که حاکی از مفهومِ “وُجود” و “هستی” است. این کل…
به بهانه نقد «کبوتر طوقدار» ۲
از آرمان تا واقعیت خانم باربارا تاکمن، مورخ و متفکر آمریکایی، میگوید:حاکمان در عرصه حکومت، همیشه بر…
نوشته های تازه
خاستگاه نظریه “نفس”
بسیاری از فیلسوفان به وجود “نفس” قائل بوده اند. آنان بر این نظر می باشند که در برخی از موجوداتِ جسمانی چیزی به نام “نفس” وجود دارد. این نظریه در ذهن ایشان از کجا برخاسته است؟ این نظریه طی چند مرحله پدید آمده است: جهان ما مملو از اجسام است. …
ادامه نوشته »دیدگاه زکریای رازی درباره “اخلاق”
آراء اخلاقی رازی بیشتر در سه کتاب آمده است: السيرة الفلسفية، الطب الروحانی، کتاب اللذة. السیرة الفلسفية بهترین نمودار اصول اخلاقی اوست. کتاب الطب الروحانی در بیست فصل، راجع به رذائل اخلاقی و کیفیت درمان آنها، تدوین شده است. مبنای اخلاق در فلسفه رازی بر اصل لذت و الم استوار …
ادامه نوشته »ابوالصلت دانی
“اَبُوالصَّلت امیّة بن عبدالعزیز بن ابوالصلت اندلسی دانی” در سال 460 ه.ق در دانیه شهری به اندلس متولد شد. او را “ابوالصلت مغربی” نیز می نامند. علم را در اندلس از جماعتی فراگرفت. از آن جمله ابوالولید وقشی قاضی دانیه بود. ابوالصلت در حکمت و ریاضیات و طبّ مهارت یافت. …
ادامه نوشته »بدیهی و نظری
فیلسوفان علوم و معارف بشری را به “تصور” و “تصدیق” تقسیم می کنند. آنگاه می گویند: تصورات و تصدیقات بر دو گونه اند: “کسبی و نظری”، “ضروری و بدیهی”. ذهن انسان “کسبیات” را به واسطه ترکیب بدیهیات به دست می آورد. از این رو ناچار باید علوم بدیهی نخست در …
ادامه نوشته »فلسفه از منظر ملاصدرا
ملاصدرا در آغاز اسفار چند تعریف برای فلسفه بیان می کند. آن تعاریف عبارتند از: اول – «أن الفلسفة استكمال النفس الإنسانية بمعرفةِ حقائقِ الموجوداتِ على ما هي عليها، و الحكم بوجودها تحقيقا بالبراهين، لا أخذا بالظنِ و التقليدِ، بِقدر الوسع الإنساني.» [فلسفه عبارت است از استکمال نفس انسانی به …
ادامه نوشته »