خانه / بایگانی برچسب: فلسفه (صفحه 14)

بایگانی برچسب: فلسفه

لغت نامه: مزه

نَفیسی، علی‌اکبر (کرمان ۱۲۶۳ـ تهران ۱۳۴۲ق): مزه‏: (maze) ا. پ. طعم و چاشنى. و لذت. و گوارش. و ذوق. و مزه داشتن: طعم داشتن و لذت داشتن. و بيمزه: بيطعم و بى‏لذت. و خوشمزه: خوش‏طعم و خوش چاشنى و گوارا و خوش‏آيند در ذائقه و لذيذ.[1] (فرهنگ نفيسى / ‏5 …

ادامه نوشته »

لغت نامه: ذهن

نَفیسی، علی‌اکبر (کرمان ۱۲۶۳ـ تهران ۱۳۴۲ق): ذهن‏: (zehn) و (zahan) ا. ع. فهم و دانست و عقل و دريافت و ياد داشت قلب و زيركى و تيزى خاطر. ج: اذهان. ذهن‏: (zahn) م. ع. ذهنى عنه ذهنا (از باب نصر): فراموش گردانيد من را از آن و مشغول كرد. و …

ادامه نوشته »

لغت نامه: رنگ

ابن خلف تبریزی، محمد حسین (قرن 11): رنگ- بر وزن سنگ چند معنى دارد: 1- معروف است كه به عربى لون خوانند 2- حصه و قسمت و نصيب بود 3- عيب و عار را گويند 4- محنت و آزار و رنج باشد 5- زور و قوت و توانائى 6- روح …

ادامه نوشته »

لغت نامه: موهوم

نَفیسی، علی‌اکبر (کرمان ۱۲۶۳ـ تهران ۱۳۴۲ق): موهوم‏: (mavhum) ا- ص. پ. مأخوذ از تازى- توهم شده و خيال شده و تصور شده و گمان شده. و تصور و پندار و وهم و خيال. و هر چيزى كه وجود خارجى نداشته باشد. موهومات‏: (mavhum t) ا. پ. مأخوذ از تازى- چيزهاى …

ادامه نوشته »

لغت نامه: کلثوم ننه

دانش نامه دانش گستر (1389): کُلثوم‌ نَنِه (یا: عقایِدُالنِّساء) کتابی مختصر به فارسی، دربارۀ باورها و عقاید خرافی زنانِ ایرانی هم‌عصر مؤلف، منسوب به آقا جمال خوانساری ( -۱۱۲۱/۱۱۲۵ ق) مؤلف این کتاب را در شانزده باب و یک خاتمه نوشته است. از بیانِ هجوگونه و کنایی مؤلف در بازگوییِ …

ادامه نوشته »

لغت نامه: عقاید آقای ژروم کوانیار

دانش نامه دانش گستر (1389): عقاید آقای ژروم کوانیار (Les Opinions de M. Jerome Coignard) رمانی از آناتول فرانس، منتشر شده به فرانسوی در ۱۸۹۳. فرانس این کتاب را بلافاصله پس از بریان‌پزی ملکۀ سبا منتشر کرد. راوی، ژاک منتریه، و قهرمان اصلی، کشیش کوانیار، همان شخصیت‌های رمان بریان‌پزی ملکۀ …

ادامه نوشته »

لغت نامه: کمونیسم/کمونیزم

لغت نامه دهخدا (1377): کمونیزم. [ک ُ مو / م ُ] (فرانسوی، اِ) کمونیسم. مسلک و طریقه ٔ اشتراکی. شیوعیه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). نظام و مکتبی اجتماعی و مخالف رژیم سرمایه داری است. نخستین مرحله ٔ کمونیزم جامعه ٔ سوسیالیسم است که زمینه ٔ اقتصادی، صنعتی، اجتماعی و …

ادامه نوشته »

لغت نامه: ساکسن

لغت نامه دهخدا (1377): ساکسن. [ س ُ ] (اِخ ) قومی است از نژاد ژرمن. و این قوم از روزگار رومیان باز در شمال آلمان و در کرانه های دریای شمال یعنی در حدود هانور و هولشتاین کنونی سکونت داشتند و تا حدود دانمارک و هلند نیز پراکنده بودند، …

ادامه نوشته »

لغت نامه: ناسامن

لغت نامه دهخدا (1377): ناسامن. [م ُ] (اِخ) نام قبیله ای که طبق روایت هرودوت در طرف غربی مملکت لیبیا می زیسته اند. هرودوت آنان را چنین توصیف کرده است: «اینها در تابستان حشم خود را کنار دریارها کرده به ولایت آوگیل می روند، در آنجا درخت خرما زیاد است، …

ادامه نوشته »