شعر و نثر نو ظهور فارسی در همان طلیعه ظهور (قرون سوم و چهارم) توسط ساختار صلب استبدادی مصادره شد و یکسونگری و انحصارطلبی و انکار حضور دیگری در آن درونی گردید. به گفته محمد مختاری_کسی که معضل استبداد ِساختاری را بررسی می کرد_در اساس، هیچ فرقی بین انوری و …
ادامه نوشته »مشاوره فلسفی
کسی که راه خرد را در پیش نگیرد، سالم و صالح و بسامان نمی شود، و کسی که راه علم را نپوید، به مرتبه عق…
“می باشد” یا “است”؟!
در هر زبانی، کلماتی وجود دارد که حاکی از مفهومِ “وُجود” و “هستی” است. این کل…
به بهانه نقد «کبوتر طوقدار» ۲
از آرمان تا واقعیت خانم باربارا تاکمن، مورخ و متفکر آمریکایی، میگوید:حاکمان در عرصه حکومت، همیشه بر…
به بهانه داستان «کبوتر طوقدار» ۱
کلیله و دمنه تنها اثر ادبی در جهان باستان است که از حدود هزار و پانصد سال پیش تا بدین سو، مقصد و مهم…
ثنویت وجود و ماهیت
تحلیل پدیدارها، به “ماهیت” و “وجود”، بنیادی ترین تحلیلِ متافیزیک و فلسفه اول…
نوشته های تازه
نقد ادبی و استبداد شرقی (قسمت نخست)
وقتی مردم فرانسه در تداوم ناآرامی های انقلاب فرانسه در شورشی دیگر، شارل دهم را نیز از سریر سلطنت به زیر کشیدند و به انگلستان تبعیدش کردند، شارل با مشاهده وضعیت خنثای پادشاه انگلیس در تمشیت امور، در نامه ای به برادرش نوشت: “هیزم شکنی در فرانسه را به پادشاهی …
ادامه نوشته »صعود حمید
به جستجوی تو بر درگاه کوه می گریم در آستانه دریا و علف… حکایت من با سید حمید نقل کشتی شکستگان و دیدار آشنا بود؛ آشنایی که دیر یافتمش و زود از دست دادم و از این که باید دریغاگوی چنین نازنینی باشم، گُر می گیرم و از لهیب درد …
ادامه نوشته »خیام و فلسفه
هر چند که تذکره نویسان معاصر ِخیام _از آنجایی که اقتضای طبیعت تذکره نویسان است_این عالم ژرف اندیش و حیرت زده را با گل و گشادی بسیار متصف به القاب الوان و متنوع از جمله فیلسوف” کرده اند، ولی واقع امر آن است که خیام، هرگز فیلسوف در معنای کلاسیک …
ادامه نوشته »رواقی گری (2)
در یادداشت پیشین به اختصار رواقی گری را معرفی کردم. در این یادداشت می خواهم به نقد این جریان بپردازم. گرایش به رواقی گری و رشد و رواج رواقی گری به شرایط اجتماعی -تاریخی جوامع نیز بستگی دارد. هر نوع افراط در فردگرایی و یا درون گرایی نشانگر بحران های …
ادامه نوشته »ببخشید! روح شما سالم است؟ -رواقی گری- (۱)
زنون (۲۶۱-۳۳۳ق.م)گویا نخستین فیلسوف رواقی است. بعدها سنکا(Seneca)، موسونیوس روفوس (mousonius Rufus)، اپیکتتوس (Epictetus) و مارکوس آورلیوس (Marcus Aurelius) تفکر رواقی (stoicism) را بیشتر بسط دادند. در تاریخ فلسفه معمولا به سه جریان کلبیون و اپیکوریان (epicurean) و رواقیون کمتر پرداخته می شود. شاید کسانی هم باشند که این سه …
ادامه نوشته »