حدقه نفس، جمال ابد و …؛ گزیده ای از مباحث جلسه 12 شرح اسفار ملاصدرا 1394/12/02 مدرس: مسعود تلخابی در ادامه می فرماید « الّذِی يَزَالُ بِهِ الكَمَهُ عَن حَدَقَةِ نَفسِهِ الموجُودِ فِيهَا»؛ کَمَه به معنای نابینائی است؛ می گوید به واسطه اتّصال به فیض عُلوی نابینائی زایل می شود، …
ادامه نوشته »مشاوره فلسفی
کسی که راه خرد را در پیش نگیرد، سالم و صالح و بسامان نمی شود، و کسی که راه علم را نپوید، به مرتبه عق…
“می باشد” یا “است”؟!
در هر زبانی، کلماتی وجود دارد که حاکی از مفهومِ “وُجود” و “هستی” است. این کل…
به بهانه نقد «کبوتر طوقدار» ۲
از آرمان تا واقعیت خانم باربارا تاکمن، مورخ و متفکر آمریکایی، میگوید:حاکمان در عرصه حکومت، همیشه بر…
به بهانه داستان «کبوتر طوقدار» ۱
کلیله و دمنه تنها اثر ادبی در جهان باستان است که از حدود هزار و پانصد سال پیش تا بدین سو، مقصد و مهم…
ثنویت وجود و ماهیت
تحلیل پدیدارها، به “ماهیت” و “وجود”، بنیادی ترین تحلیلِ متافیزیک و فلسفه اول…
نوشته های تازه
نظریه میل (desire)
ژیل دلوز (Gilles Deleuze) و فلیکس گتاریِ (Felix Guattari) در کتابِ “کاپیتالیسم و اسکیزوفرنی: ضد اُدیپوس” (Capitalism and Schizophrenia: Anti-Oedipus) (۱۹۷۲) پدیدهها را همچون ماشینهایی مینگرد که کارشان میلورزی (desiring machines) است. منظور از “میل” (desire) یک آرزو و خواستِ بزرگ و قوی برای داشتن چیزی یا انجام دادن کاری …
ادامه نوشته »درستایش عدل
گاهی در تعریف عدل می گویند: إعطاء كلَّ ذي حقٍّ حقَّه. و در توضیح “حَقَّه” آورده اند: حَظَّه و نَصِیبَه. منظور از حظّ و نصیب، بهره و سهم است. حظ و نصیب انسانها چه چیزی هایی است؟ طبیعی است؟ یا قراردادی؟ حظ و نصیب گاهی قلمروِ توانایی ها و کنش …
ادامه نوشته »فاعل و غایت در حرکات
جهان در یک پویایی مدام است. جهان در سیلان و حرکت است. هر حرکتی نیازمند محرک فاعلی و محرک غایی است. سبزواری می گوید: نیاز به محرک فاعلی آشکار است.[1]ایشان می نویسند: برای هر حرکتی طلبی وجود دارد. این طلب [از دو حال خارج نیست:] ارادی، غیر ارادی. حرکات ارادی …
ادامه نوشته »سهل و ممتنع بودنِ نظر در “حق”
نظر در “حق” سهل و ممتنع است. از جهتی سهل و آسان است، و از جهتی دیگر دشوار. چرا این گونه است؟ دلیل صعوبت و دشواری آن اینست: کسی از مردم قادر نیست که حق را چنان که سزاوار است بشناسد. انسان نمی تواند در شناخت حق به بلوغ و …
ادامه نوشته »نظر در حق
نخستین عبارتِ کتابِ “مابعد الطبیعةِ” ارسطو، موافق نقل ابن رشد در “تفسیر مابعدالطبیعة” اینست: «ان النظر فى الحق …» مبتنی بر این عبارت فلسفه دو رکن دارد: رکن اول: نظر که کارِ برخاسته از “ناظر” است. رکن دوم: حقّ. “نظر” به معنی نگریستن و اندیشیدن است. منظور از “نظر در …
ادامه نوشته »