خانه / نتایج جست و جو برای: هایدگر

نتایج جست و جو برای: هایدگر

وجود از منظر هایدگر

به نظر هایدگر “وجود” موضوع اصلی فلسفه بوده است. اما پس از فلاسفه پیشاسقراطی در مابعدالطبیعۀ سنتی و از افلاطون به بعد به بوتۀ فراموشی سپرده شد. در این دوره انحطاط، به‌ جای وجود، اوصاف موجود یعنی وجود مقیّد به قیود ماهوی، موضوع فلسفه قرار گرفته است. به نظر او، …

ادامه نوشته »

مارتین هایدگر؛ کتابِ “هستی و زمان”

کتاب “هستی و زمان”، تألیف مارتین هایدگر (۱۸۸۹ـ۱۹۷۶)، در سال 1927 به آلمانی در سالنامۀ فلسفه و مطالعات پدیده‌شناختی منتشر شد. مسألۀ محوری این کتاب، پرسش از معنای هستی است. همان پرسشی که ذهن فیلسوفان را از نخستین سپیده‌دمِ فلسفه تاکنون به خود مشغول داشته است. اما هایدگر رویکرد متفاوتی …

ادامه نوشته »

“بابک احمدی” که می نوشت (در پاسداشت بابک احمدی)

در دهه هفتاد که کف گیر مباحث نقد ادبی در دانشکده های ادبیات _که عمدتاَ از کتاب های نقد ادبی استاد زرین کوب و فرشیدورد ارتزاق می کرد_به ته ِ دیگ خورده بود، در خارج از قلمرانی حضرات آکادمیک اتفاقات مهمی افتاد که مسیر نقد مَدرسی و مرسوم را دگرگون …

ادامه نوشته »

شاعر و شهادت (به بهانه زادروز حسین منزوی)

محمد گلندام، نخستین جامع دیوان حافظ، اولین کسی است که از یک شاعر (حافظ) که به مرگ طبیعی مرده، با صفت “شهید” یاد کرده است. این طرز تلقی عجیب از حافظ البته محمل بحث و فحص نیز بوده است. بعضی از محققان مانند محمد قزوینی توضیحی برای شهید نامیدن حافظ …

ادامه نوشته »

فیلسوف و شعر

افلاطون با شعر میانه ای نداشت و این متاع را در شهرش به هیچ نمی ستاند. او در کتاب جمهوری ضمن بیان گفتگوی سقراط و گلاوکن، از زبان سقراط راجع به شاعری که قوه تقلید و محاکات بالایی دارد می گوید: “در جامعه ما برای مردمانی مانند او جایی نیست، …

ادامه نوشته »

بیهقی و رؤیای عینیّت

بیهقی به تصریح خودش می خواست “تاریخ پایه ای” بنویسید که در آن “داد تاریخ به تمامی بدهد” تا “هیچ چیز از احوال پوشیده نماند”! او در تاریخش بارها بر وثاقت اسناد و داده ها و رعایت انصاف و بی تعصبی و تقوای تحقیقی اش تأکید کرده است. در جایی …

ادامه نوشته »

کارکرد نظریه

مدت کوتاهی است که نظریه دانی و نظریه خوانی در ایران رواج یافته است. خیلی زود این نظریه خوانی و نظریه دانی تبدیل به نظریه پرستی هم شد. روشنفکران ما چنان که روزگاری ستایشگر سوسیالیسم روسی بودند، بعد ستایشگر لیبرالیسم و نئولیبرالیسم شدند، این بار ستایشگر نظریه های ادبی شدند. …

ادامه نوشته »

فلسفه ورزی ما (۴)

[1 – فلسفه های گرم و فلسفه های سرد] کسانی هستند که فلسفه را تقسیم می کنند به فلسفه های گرم و فلسفه های سرد. اگر این تقسیم بندی نه چندان دقیق را بپذیریم باید فلسفه تحلیلی[1] را زیر مجموعه فلسفه های سرد  و فلسفه قاره ای[2] را زیر مجموعه …

ادامه نوشته »

فلسفه ورزی ما (2)

جابری درکتاب «تکوین العقل العربی» به مقایسه سه نوع عقل می پردازد: عقل یونانی، عقل عربی و عقل ایرانی و بعد مشخصات هریک را بر می شمارد. در بررسی عقل ایرانی به ما می گوید: که ایرانیان همواره به نوعی از باطنی گری یا عقل تأویلگرگرایش داشتند نمونه اش هم …

ادامه نوشته »

فلسفه ورزی ما (۱)

پاره ای از فیلسوفان، فلسفه ورزی/فلسفیدن را کنشی می دانند که با حیرت آغاز می شود.کسان دیگری مانند یاسپرس  هم هستند که فلسفه ورزی را همان در راه بودن می دانند.[1]اگر سخن شوپنهاور را بپذیریم که «انسان حیوانی است متافیزیکی»، آنگاه فلسفیدن، چیزی می شود از گونه ی سروکله زدن …

ادامه نوشته »