مقدمه در زنجان، از اواسط قرن سیزدهم هجری تا نیمه دوم قرن چهاردهم حوزه علمیه پر رونقی وجود داشت. در این حوزه، علوم عقلی، در کنار علوم نقلی تدریس و تحصیل می شد. مدرسان برجسته ای، در علوم عقلی، حضور داشتند، و به تربیت شاگردان می پرداختند. از جمله آنها، …
ادامه نوشته »برهان صدیقین: تقریری دیگر
این تقریر را میرزا مهدی آشتیانی[1] آورده است. در وجودِ “حقیقتِ وجود“[2] تردیدی نیست. منظور از “حقیقتِ وجود”، “صِرْفِ وجود”[3] است. “صرفِ وجود” همه آنچه را که از سنخ وجود، و کمالات وجودی است، در بر می گیرد. “صرف وجود” همه آنچه را که از اجانب و غرائب آنست، طرد …
ادامه نوشته »ویل دورانت و آن روز پاییزی (جستاری در باب معنای زندگی از نظر ویل دورانت)
ماجرا از این قرار است؛ ویل دورانت، مورخ و محقق نامدار آمریکایی، در یک روز خنک پاییزی هنگام کار در باغچه خانه اش، با مرد خوش پوشی مواجه می شود که بی مقدمه به او می گوید: آقای فیلسوف! من قصد خودکشی دارم و اگر دلیل قانع کننده ای برای …
ادامه نوشته »اتصال به معقولات؛ گزیده ای از مباحث جلسه 14 شرح اسفار ملاصدرا
اتصال به معقولات؛ گزیده ای از مباحث جلسه 14 شرح اسفار ملاصدرا – 1394/12/09 مدرس: مسعود تلخابی بسم الله الرحمن الرحیم الاتِّصَالُ بِالمَعقُولات: کلمه اتّصال در برابر انقطاع قرار می گیرد؛ بریدن، پیوستن؛ منقطع شدن، متّصل شدن. اتّصال اصطلاحی است که هم فیلسوفان به کار می برند و هم عرفا؛ …
ادامه نوشته »در باب تربیت
انسان، این قابلیت[1] را دارد که به بهتر از آن چیزی که هست تبدیل شود. حالتِ بهتر انسان، نسبت به حالت پیشین، کمالِ او نامیده می شود. این قابلیت و استعدادِ انسانی مفهوم و نظریه هایی را مرتبط با عنوان “تربیت”[2] و “تزکیه” پدید آورده است. زندگیِ بهترِ انسان ها …
ادامه نوشته »دوگانگی مخلوق و مجعول
ابوالقاسم قشیری (م 465) در تفسیر آیه نخست سوره علق (اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِی خَلَقَ)، در ذیل “خَلَقَ” می گوید: «خَلَقَهُم عَلَى مَا هُمْ بِهِ.»[1] این جمله از چند جزء ترکیب شده است: خَلَقَ، هُمْ، على، ما، هم، ب، ه. “خَلَقَ” فاعلی هم دارد که به خداوند دلالت می کند. …
ادامه نوشته »برهان صدیقین: تقریر ابن سینا
ابن سینا این برهان را در نمط چهارم اشارات با تفصیل تقریر کرده است.[1] مُحَصَّل این تقریر طبق نقل مدرس آشتیانی چنین است: الف – تردیدی در وجود “موجودٍ مَا[2]” (موجود به صورت مبهم نه موجود خاص) نیست. (لاشک فی وجود موجودٍ ما)[3] انسان ها را بر دو گونه می …
ادامه نوشته »غایت و کمال مختص انسان (2)؛ گزیده ای از مباحث جلسه 14 شرح اسفار ملاصدرا
غایت و کمال مختص انسان؛ گزیده ای از مباحث جلسه 14 شرح اسفار ملاصدرا – 1394/12/09 مدرس: مسعود تلخابی بسم الله الرحمن الرحیم [غایت هیچ موجودی برتر از غایت انسان نیست.] در ادامه ملاصدرا می فرماید که «لا يَفُوقُهَا فِيهِ فَائِقٌ»؛ اگر از ضمیر در يَفُوقُهَا چشم پوشی کنیم و …
ادامه نوشته »آمادگی برای ورود به فلسفه
طبق نظر ارسطو، فلسفه، “نظر در حق” و تلاش برای ادراک آنست. ارسطو “ادراکِ حق” را دشوار می داند. او سبب این دشواری را از ناحیه ما می داند، نه از جهت اعیان امور و واقعیت ها. او می نویسد: نظر در حق از جهت اعیانِ امور دشوار نیست، بلکه …
ادامه نوشته »دو گونه تعامل با فلسفه
فیلسوفان با فلسفه دو گونه تعامل کرده اند: اول: گاهی فلسفه متداول را که دست به دست و سینه به سینه نقل شده است، و بیشتر فیلسوفان بر آن اتفاق دارند، می خواندند، و می فهمیدند، و آثاری را درباره آنها پدید می آوردند. برای مثال ابن سینا و شیخ …
ادامه نوشته »